فیلمهایی برای بسته های لپ لپ

 

 

عارضم خدمت دوستان که این پسرک هر از گاهی (شما بخوانید سه روز  

 

یکبار) با عزت و احترام (شما بخوانید کنه ) از ما لپ لپ و سک سک و 

 

از این مزخرفات بی ارزش طلب می کند . 

 

ماهم که حسااااااااس (شما بخوانید اعصاب خراب) تسلیم میشویم بلکه  

 

مغزمان را در آخرین لحظات از انفجارنجات دهیم گواه زنده دوستان زیادی 

 

هستند که صابون پسرک ما به تنشان خورده ! 

 

القصه ...چندی پیش پسرک قصورفراوان داشت دراملا که بشکند گردنمان  

 

گفتیم جایزه برایت سک سک ابتیاع می کنیم ... اماهرچه مغازه  محترم سر 

 

کوچه را زیر و رو کردیم نداشت که نداشت ناچار شدیم تن به ذلت بدهیم 

 

و یک مارک دیگر تهیه کنیم تا سرمان از روی گردن به روی سینه منتقل 

 

نشود ... پسرک که با خوشحالی جعبه را باز کرد کار به هدیه ندارم اما 

 

فیلمی بود که در نگاه اول فهمیدم اصلا مناسب کودک نیست که مخاطب 

 

 بزرگسال دارد  و پسرک هم که به کل دوراست از این مباحث فیلم و 

 

تلوزیون ... 

 

صبح مشغول روزمرگی بودم گفتم نیم نگاهی هم به فیلم بیاندازم ... 

 

که ای کاش چشمم ... بهر حال دیگر ... در می آمد ! 

 

فیلمی که با چند دیالوگ ابتدایی آن متوجه میشدی اگر چه مخاطب این 

 

فیلم بزرگسال است اما بزرگسالی که IQ  محترمش در حد مرغ است 

 

شما قضاوت کنید چطور می شود در عرض چندثانیه پی به یک سرقت 

 

 اینترنتی برد و سپس از دزد دزدی کرد ؟ تازه فقط چندساعت بعد آقا 

 

دزده و همدستانش محل زندگی شاه دزد را بیابند و اورا گروگان بگیرند 

 

و درست چندساعت بعد پلیس همه را دستگیر کند؟ 

 

پدر من نساز این مزخرفات را ... 

 

جدای حس احمقانه بازیگران داستان احمقانه تر روان انسان را پریش 

 

 می کند خب  

 

فیلم را که کنار بگذاریم میرسیم به دامبول و بیست. سی ... 

 

با نیش باز این خبرنگار خوشحال می نشیند و می خواند یارانه میدن وای 

 

وای ... یارانه میدن های های(باهمان لحن دامبول بخوانید هنگام افتتاح اداره 

 

 شعر وادب و طرب) یا نه به قول خودم  گیگیلی گیگیل یارانه !

 

چه کرده ایم که این چنین احمق تصورمان کرده اند چیزی است که 

 

فکرم را عجیب مشغول کرده ! 

 

  

 

 

 

حواترین :  

 

اسم فیلم کذایی : گناه دات کام ! به به چه با مسما  

 

همه صحنه ها به کنار صحنه تیراندازی اش منو کشته  ...  

انگار بازی کامپیوتری بود لامصب !

  

و اما درد و بلای خلاقیت ** این  ** بخورد تو سر آن !

 

 

 

 

 

 

 

 

 

من ... حواترازحوا 

نظرات 8 + ارسال نظر
ملکه نیمه شرقی دوشنبه 24 آبان‌ماه سال 1389 ساعت 12:05 ق.ظ http://man-unique.blogfa.com/

خیلی خنده دار تعریف کردی
والا من در مسائل سیاسی سعی میکنم دهنمو ببندم اما شما بذار پای اینکه اون خبرنگار هم یه نوع ملیجک دیگه! پیش دامبول جان شاگردی میکنه لابد! بیست و سی هم نبین برای اعصابت خوب نیست
۶۰۹۰۴

شهلا۷ دوشنبه 24 آبان‌ماه سال 1389 ساعت 01:29 ق.ظ

سلام عزیزم.
منم دقیقا سر خواهر زادم به این مسئله رسیدم.
فیلم این ترانه عاشقانه نیست توش بود.
من که کلی خندیدم و روحیم خوب شد .
جالب تر اینکه فیلم وطنی بود

و اینکه خواهر زاده ی من دو سالشه

محمود دوشنبه 24 آبان‌ماه سال 1389 ساعت 07:55 ق.ظ http://sabbagh50.blogfa.com

فعلا که همه داریم از دست این خوشبختیا خفه می شیم . یکی فقط باید بیاد ما رو از رو زمین جمع کنه .
شاد باشی

خودم دوشنبه 24 آبان‌ماه سال 1389 ساعت 08:38 ق.ظ http://khorshidsoozan.blogfa.com/

نخرید عزیز جان دل نخرید از این مزخرفات
آن هزینه را صرف چیزی کنید که به دردشان می خورد
این همه جایزه تکراری از درونشان می تراود که چه

دوستانی که پسرک ما را می شناسند بیان شهادت بدن این پسرک چه طور روی نرو آدم لی لی می کنه

نئو دوشنبه 24 آبان‌ماه سال 1389 ساعت 10:56 ق.ظ http://zeleidy.blogfa.com

شنیدم می خوای لینک رادیو رو بگذاری!!!

امر بفرمایید اساعه

مهتاب دوشنبه 24 آبان‌ماه سال 1389 ساعت 03:10 ب.ظ http://www.night94.blogfa.com

سلام.منم هنوزم که هنوزه حوس لپ لپ می کنم!

حوری دوشنبه 24 آبان‌ماه سال 1389 ساعت 06:43 ب.ظ http://afkarpichdarpich.wordpress.com

با عرض شرمندگی من به این جور فیلما میگم فیلمای ت.خ.م.ی تخیلی
بعدشم واسه شووور من همه چی بخر اذیتش نکن مادر شئهر

فریبا یکشنبه 30 آبان‌ماه سال 1389 ساعت 03:27 ب.ظ

اسم من فریباست رو عزیزم از توی لیستت بردار

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد