خاله زنکی نوشت...


گوشی را که برمی دارم بعداز سلام و علیکی کوتاه سراغ پسرش را


می گیرد ...


سابقه نداشت اینطور شتابزده سراغش را بگیرد !


می گویم : هنوز نیومده خونه !


من و من می کند ... عاقبت می گوید :


فلانی عروسی دعوتتون کرده موندم بهت بگم یا نگم ...


به خیال اینکه فقط اورا دعوت کرده اند آرام می پرسم :


- چرا نگی ؟


می خندد ومردد و می گوید : آخه دخترخاله ات تازه فوت کرده !


فرکانس صدایم یک باره بالا می رود یادم هم می رود که مخاطبم کیست


و چرا باید احترامش را نگه دارم : بروبابا این حرفا چیه اولا اون دختر


عمه ام بود منکه کلا دخترخاله ندارم بعدشم من پابند این حرفها نیستم


مرده رو خدا رحمت کنه زندگی منکه تعطیل نشده ما که زنده ایم هنوز!


احساس می کنم گل از گلش شکفت خوشحال شد گویا


نخواستم بگویم من اعتقاد به این حرفها ندارم اما یادت هست در مراسم


شوهرت چقدر برایم حرف درآوردید که چرا ابروهایم کم پشت است !








حواترین : این پست کمی نیاز به توضیح داره گویا

ماجرازاین قراره که اقوام آقای همسر ما وقتی یکنفر فوت می کنه تریپ مردونه

برمی دارن یعنی وقتی تو مراسم واردقسمت زنونه میشی فکر می کنی اومدی

قسمت مردونه...لباس سیاه هم جزو لاینفک زندگیشونه تا چندماه اگر بهشون رو

بدی حمام هم نمی رن می گن عزاداریم دیگه عروسی و مهمونی که کلا تعطیل

درعرض ۴۰روزبیش از۱۰الی۱۵مراسم هم برای متوفی می گیرن این وسط اگر

هم کسی از این قوانین تخطی کنه حکم اعدامش صادرمیشه حالا حساب کنید

منه جو گیر که اینهمه وقت مشکی بپوشم چه حالی میشم اون هیچی توقع دارن

ابرو بذاری پاچه بز! آخه من ابروم کجا بودمن که از اولشم ابرونداشتم ! حالا وقتی

دیشب به مادر محترم آقای همسر گفتم من اعتقادی به عزانگه داشتن ندارم و

عروسی فامیل محترم شما میام کلی خوشحال شدمی خواستم بگم من همون

آدمم که اعتقاد به این مسائل نداره چطور اون موقع که همسرت یعنی پدر شوهر

محترم فوت کرداز این اخلاق من ناراحت بودید الان خوشحال؟



آی ایهاالناس من هنوزم سر حرفم هستم که گفتم قوم شوهر من ماهن و

لنگه ندارن نگید چرا بد میگی بدنگفتم








من ... حواتر از حوا



نظرات 27 + ارسال نظر
مامان رهام چهارشنبه 20 بهمن‌ماه سال 1389 ساعت 09:23 ق.ظ http://pesaramroham.blogsky.com

سلام حواترین حوای زمین.
خوبی عزیزم.
خانواده شوهرت بابا گل هستن.نیستی ببینی خواهر شوهرهای من چه عفریته هایی هستن. مثل گربه یک ذره چشم و رو ندارن.
یه چیزی تو مایه های همسایه مامانت اینا و خانواده شوهرت. منه بیچاره !!!!!
این وبلاگ پسرمه.
وبلاگ خودم اسرارگو هست.خوشحال می شم بیای پیشمون.
www.asrargoo.blogsky.com

منکه نگفتم بدهستن این بنده های خدا

پیمان چهارشنبه 20 بهمن‌ماه سال 1389 ساعت 09:24 ق.ظ http://rozhaykhoshebato.blogfa.com/

کلا خانمها در عزا و عروسی قر در کمرشان گیر کرده است...
درمورد پست قبلی .اگه خواستید عکس طرف و بدید آدمشو داریم یه فتوکپی بگیریم ازش

واه واه واه بلا به دور قر یعنی چی این حرفا زشته قباحت داره

آلیس چهارشنبه 20 بهمن‌ماه سال 1389 ساعت 11:20 ق.ظ http://rahzan2.persianblog.ir/

اوه چه چیزا؟
البته به خاطر احترام به خانواده داغدیده شاید ادم از بعضی خوشی هاش دست بکشه اما دیگه نباید تغییر جنسیت بده که

احترام درسته اما خانواده داغدیده که نباید بقیه رو داغ کنن خب
والا عمه منم داغدیده اس داغ بدترازاین که یه دختر داشته باشی تو سی سالگی بره زیرتریلی له بشه بچه اش بمونه برات؟ اما هیچوقت مردم رواذیت نمی کنه با توقعت عجیب غریب

پَـ ـرشـ ـان چهارشنبه 20 بهمن‌ماه سال 1389 ساعت 11:57 ق.ظ




یک رسم قدیم در ایران باستان بود...
و او هم از روی محبت خواسته
حرمتهای ایرانی را نگاه دارد...
فکر کنم من و من اش فقط برای این بوده

کلا دوستش میداریم این مادرشوهر را

مجتبی جوانی چهارشنبه 20 بهمن‌ماه سال 1389 ساعت 11:58 ق.ظ http://www.heoman.blogfa.com

خوشحالم که به هیچ رسمی و رسومی پایبند نیستم. (البته رسم های بی ارزش و بخصوص من درآوردی)
بابا خسته شدیم. تو هر خونه ای میری هزارتا رسم و رسوم پیدا میشه. خوبه خدا به تعداد خانواده ها دین و مذهب نفرستاد
وای از دست این رسم و رسومات که هرکجا به نفع این قدیمیا باشه یه رسم اختراع میکنن میگن رسم ما اینه

البته فکر کنم این پست مخصوص متاهلین بود. ما مجردیسم ها حق نداشتیم اظهار نظر کنیم درسته؟

اینقدرحال میده سر عروسی دومادوبیچاره کنی بگی رسممونه
مامان من که نذاشت از گل نازکتر به آقای همسر بگم ایشالله سر خواهرم تلافی می کنم

ســـــــــــــارا چهارشنبه 20 بهمن‌ماه سال 1389 ساعت 11:58 ق.ظ http://Sarazamanii.blogfa.com

سلام مریم گلم
اول ممنون مریم خانوم گلم. خیلی چسبید بخدا این بوسه
دوم هم... آره تغییر خیلی خوبه. چرا آفتاب پرستی؟
دور از جونت فدات شم. بگو مثل رنگین کمونم...
این قشنگتره

وای خدای من رنگین کمون
مرسی مرسی مرسی

لیـــ ـــ ـــلا چهارشنبه 20 بهمن‌ماه سال 1389 ساعت 01:32 ب.ظ http://artemis2010.blogfa.com

خدا را همیشه سپاسگذار باشید بانو حوا...
خوب بودن قوم شوهر نعمتی است بس گرانبها...
البته ما که فعلا از این نعمت بی بهره هستیم اما خوب نخوردیم نون گندم ولی دیدیم دست مردم که...

خانم ..... چهارشنبه 20 بهمن‌ماه سال 1389 ساعت 04:37 ب.ظ

اومدم درگوشت بگم اون بنده خدا دزموند بود
تورووخدا برو بافلفلات انتقام منو ازش بگ یر
من کجام خشنه آخه؟

می کشمش

بهار مامان امیر چهارشنبه 20 بهمن‌ماه سال 1389 ساعت 05:19 ب.ظ http://oribad.blogfa.com

آی بدم میاد از این مراسمها انقدر از این کارها میکنن که خود مرده میاد تو خواب و میگه بابا تو رو خدا تمومش کنید دیگه
هر کاری به اندازه و به قائده ما ایرانیها کلا تو هر کاری شورشو در میاریم

شور که هیچی دریاچه نمک

زهرا چهارشنبه 20 بهمن‌ماه سال 1389 ساعت 06:14 ب.ظ http://www.zafa.blogsky.com

منم لجم می گیره از دست این رسم و رسوما!!

من گریه ام می گیره بیشتر (گفتم که جو گیرم)

مه رو چهارشنبه 20 بهمن‌ماه سال 1389 ساعت 06:32 ب.ظ

انقده خوشم میاد این خارجکیهارو می بینم تو این فیلم میلم ها تو عزاداریهاشون اگه شلخته پلخته برن و ابروهاشون به پاچه بز بگه درنیا که من دراومدم،به خونواده عزادار برمی خوره که واسه مرده ما احترام قائل نشده یه توک پا بره ارایشگا حداقل تر و تمیز بیاد..نازه عینکم می زنن که ورم و قرمزی چشماشون معلوم نشه ..
من نمی فهمم ..به اونی که خدابیامرز شده چی می رسه اگه زنها سیبیل بزارن این هوا...شایدم فکر می کنن اگه لازم شد واسه خرج کفن و دفن و قبر و غذا و اینجور چیزا پول مول کم اومد و مجبور به گرو گذاشتن سیبیل شدن سیبیل کم نیارن
گاهی بعضی رسم و رسومات هیچ پایه و اساس منطقی نداره ولی مردم یه اجبار و اکراه رعایت می کنن

تا من خونمو بیشتر از این کثیف نکردم یکی منو از این منبر بکشه پایین

فدات بشم تو همون بالا بمون نیا پایین
می ترسم بری حالا حالاها نیای

آگالو چهارشنبه 20 بهمن‌ماه سال 1389 ساعت 10:40 ب.ظ http://agaloo.wordpress.com

کار حسابی رو تو میکنی

نه بابا من غر می زنم کار حسابی نمی کنم

زمستانه چهارشنبه 20 بهمن‌ماه سال 1389 ساعت 11:57 ب.ظ http://zemestanee.blogfa.com

به نام خالق..

سلام خوبی؟!؟!

منو می شناسی؟!!

یادت هست.. امیدوارم که باشه..

مگه میشه یادت نباشم نخ سوزن با اون حرفی که یه بار به من و مائده زدی !

زمستانه چهارشنبه 20 بهمن‌ماه سال 1389 ساعت 11:59 ب.ظ http://zemestanee.blogfa.com

میشه یگی ماه تیسا چطوره؟!!

وبش بسته است!!

حالش خوبه گاهی فیس بوک میاد گاهی هم اینجا

مامان رهام پنج‌شنبه 21 بهمن‌ماه سال 1389 ساعت 12:02 ق.ظ http://pesaramroham.blogsky.com

فکر کنم وبلاگتو می خونن خانواده شوهرت. خوب این تو دنیای متمدن و مدرن بی فرهنگی دیگه. می خوای دیگه چیکار کنن.
یه جورایی به هم میاین.البته ببخشیداااا.

نه وبلاگمو نمی خونن چون آدرس ندارن
درضمن درمورد آدمهایی که نمیشناسی قضاوت نکن عزیزم !

سمیه(دتوشو) پنج‌شنبه 21 بهمن‌ماه سال 1389 ساعت 12:04 ق.ظ http://datoshu.persianblog.ir

اینطور موارد به اعتقادات آدم ها بستگی داره نمیشه بگی کدوم خوبه کدوم بد
تا حد معمولش خوبه که احترام فرد متوفی و خانوادشون رو آدم نگه داره

دقیقا
من هم گفتم بد نیست فقط گفتم خاصه

همدم پنج‌شنبه 21 بهمن‌ماه سال 1389 ساعت 01:03 ق.ظ http://www.nagu-eikash.blogfa.com

منم این فامیلهای ماهماز این اخلاقهای مال ما فرق میکنه زیاد دارند

حضرت خضر پنج‌شنبه 21 بهمن‌ماه سال 1389 ساعت 05:03 ق.ظ http://hazratekhezr.blogsky.com

این خیلی بده که یک زن ابرو نداشته باشه!

زن ابرو نداشته باشه تتو می کنه تو چیکار می کنی ؟

مه رو پنج‌شنبه 21 بهمن‌ماه سال 1389 ساعت 10:00 ق.ظ

چرا حالا می زنی؟...تو کتکمم بزنی فلفلیمم بکنی بازم با سر می رم رای می دم بهت...خوش صداااااااااااا..خوشگلللللللللللل.
بامرااااااااااااام

لیـــ ـــ ـــلا پنج‌شنبه 21 بهمن‌ماه سال 1389 ساعت 10:10 ق.ظ http://artemis2010.blogfa.com

ما رفتیم رای دادیم بانو حواترین.....
از این شکلک ها که شما را دوست دارند خیلی...

همدم پنج‌شنبه 21 بهمن‌ماه سال 1389 ساعت 10:22 ق.ظ http://www.nagu-eikash.blogfa.com

شرمنده که تو پستم اسمت از قلم افتاد ......محبت شما به ما رسیده فرااااوووون

حضرت خضر پنج‌شنبه 21 بهمن‌ماه سال 1389 ساعت 04:25 ب.ظ http://hazratekhezr.blogsky.com

من که ابرو زیاد دارم

نخیر نداری

مژده پنج‌شنبه 21 بهمن‌ماه سال 1389 ساعت 04:42 ب.ظ http://shahnematollahi.mihanblog.com/

فدای شما بشیم که همه چیزتان خوب است!
این که مادر شوهرت را دوست داری برای من خیلی معناها داشت!
الان میفهمم که باید به همه نصیحت هایی که راجع به زندگی مشترک کرده ای خوب گوش کنم

مخلصیم

مــاه تیــسا جمعه 22 بهمن‌ماه سال 1389 ساعت 12:00 ق.ظ

سلام عشقمممممممم

میگما عاروسی من میای ؟؟

ماچ و موچ حسابی

آره کی ؟

مــاه تیــسا جمعه 22 بهمن‌ماه سال 1389 ساعت 12:02 ق.ظ

از این جا سلام و عرض ارادت دارم خدمت زمستونی جانچه با کلاس حرف زدم نیشخنددددددددددددد



ابراز احساسات شدید میکنم برایت عشقم

دوستت دارم

بیاببین چه ملت نگرانت هستن

فندق جمعه 22 بهمن‌ماه سال 1389 ساعت 11:31 ب.ظ

خوب میکنی. ولی به مادر شوهرت بگو که دفعه دیگه کسی از کس و کارشون مرد یاش نره !‌
راستی عروسی خوش گذشت ؟

هنوز نرفتیم که

کاغذ کاهی(نازگل) شنبه 23 بهمن‌ماه سال 1389 ساعت 08:13 ق.ظ http://kooche2.blogfa.com

کاملا باهات موافقم ...

خیلی از این افراط و تفریط ها بدم میاد ....

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد