ازدرآتلیه که تو آمد حواسم رفت به قدبلندش که کاملا در چادرمشکی پوشانده 

 

 شده بود  

 

گذرا صورتش را دیدم .. بی ارایش ... قاب گرفته شده در روسری عربی

 

و تنها چندلحظه بعد .... 

 

دختری لاغر اندام ، بی حجاب و با لباسهایی که ... بگذریم ! 

 

خودش بود ... همان دختر چادری ... 

 

ماندم ، حیرتزده ماندم ! 

 

می گفت مادرش اگربفهمد اینجاست روزگارش را سیاه می کند 

 

می گفت می خواسته مدل بشود مادرش نگذاشته  

 

می گفت و می گفت ومن فقط فکرمی کردم چه کنم که لااقل دینم برای  

 

پسرک بماند و پسرک اینچنین روزی درخفا بامن وبا دینش به مقابله برنخیزد ! 

 

می گفت ومن افسوس می خوردم ...

 

راستی ...یادم رفت بگویم آنروز سه مرد هم آنجا حضورداشتند !!! 

 

 

 

 

 

 حواترین : من باب روشنگری عارضم که دختر این قصه ما چادری بود بعد که اومد تو آتلیه کاملا بی حجاب شد اونم جلوی سه تامردی که اونجا بودن ...ما نفهمیدیم چادرش چی بود و اون لباسهای جینگیل مستون چی بود!!!

 

 

 

 

 

 

 

 

من ... حواترازحوا 

نظرات 17 + ارسال نظر
یاس وحشی چهارشنبه 28 اردیبهشت‌ماه سال 1390 ساعت 08:33 ق.ظ http://yaasevahshi.blogsky.com

درود بسیار ...
متاسفانه این یکی از بدترین دوگانگی های شخصیتی موجود میان نسل جوان ماست که فقط و فقط سرچشمه اش تزویر و دو رویی مانده از 30 سال قبل است ...

کاغذ کاهی(نازگل) چهارشنبه 28 اردیبهشت‌ماه سال 1390 ساعت 08:36 ق.ظ http://kooche2.blogfa.com/

متاسفانه خانواده ها به جای اینکه با محبت بچه ها رو جذب دین کنند ... با زور و اجبار و تهدید و ... این کار رو میخوان بکنن و نتیجه همین میشه ....

نگار چهارشنبه 28 اردیبهشت‌ماه سال 1390 ساعت 08:53 ق.ظ http://negarname.blogfa.com/

عجب!!!

پیمان چهارشنبه 28 اردیبهشت‌ماه سال 1390 ساعت 09:19 ق.ظ http://rozhaykhoshebato.blogfa.com/

چرا که نه!!!

مه رو چهارشنبه 28 اردیبهشت‌ماه سال 1390 ساعت 10:47 ق.ظ

خوب وقتی به دل بچه ها و نیاز زمانشون توجه نکنی همین میشه دیگه

گل مریم چهارشنبه 28 اردیبهشت‌ماه سال 1390 ساعت 09:02 ب.ظ http://www.forever.blogsky.com

جینگیل مستون! چه تفسیر جالبی
منم از این نمونه ها دیدم!
یه بار یه خانومی از اتوبوس پیاده شد... خیابون شلوغی بود... داشت تند تند راه میرفت، چادرشُ در آورد و گذاشت تو یه کیسه، تیپشم شاید در حد جینگیل مستون

ســـــــــــــارا چهارشنبه 28 اردیبهشت‌ماه سال 1390 ساعت 11:27 ب.ظ http://Sarazamanii.blogfa.com

اما من میدونم
تاثیر محدودیت زیاد این میشه
خیلی سخته
همینطور که واسه شما سخت بود به نوعی واسه اون دختر 100 برابر سخته چیزی رو که زوری بهش تحمیل کردن رو تحمل کنه
خیلی سخته که خودش بیاد پیش شما اعتراف هایی رو کنه که تعجب شما حد اقل یه ذره کمتر شه
خیلی سخته کاری رو بکنه که دوست نداره
و
سخت تر از اون اینه که خوش رو جلوی چند نفر شکست

ملیحه پنج‌شنبه 29 اردیبهشت‌ماه سال 1390 ساعت 09:45 ق.ظ http://aramesh365.blogfa.com/

سلام عزیزم
از اینکه افتخار خوندن وبت نصیبم شد بسی خوشحالم
این روزا ظاهر بعضی آدما خیلی سریع تغییر می کنه درست مثل باطنشون
یه جورایی غیر قابل پیش بینی شدن
واسه همینه که تو شناختشون به مشکل می خوریم

الی پنج‌شنبه 29 اردیبهشت‌ماه سال 1390 ساعت 03:41 ب.ظ http://elidiary.persianblog.ir/

اغلب همینطوریه . جلوی یه چیزی رو که زیاد بگیری از یه جای دیگه بد می زنه بیرون.

A ز R ه H ر A ا Z پنج‌شنبه 29 اردیبهشت‌ماه سال 1390 ساعت 11:58 ب.ظ http://www.zafa.blogsky.com

اومدم یه چی بگم اما آخر پستو که خوندم منصرف شدم

بهار مامان امیر جمعه 30 اردیبهشت‌ماه سال 1390 ساعت 12:05 ب.ظ http://oribad.blogfa.com

دلم برای جوونهای امروزی میسوزه.. واقعا تکلیف خودشون رو نمیدونن دلشون یک چیز میگه خانواده و فرهنگ جامعه شون یک چیز دیگه... سردرگم موندن ...

مرد قد بلند جمعه 30 اردیبهشت‌ماه سال 1390 ساعت 09:26 ب.ظ

سلام
چطوری؟

مریم شنبه 31 اردیبهشت‌ماه سال 1390 ساعت 08:15 ق.ظ http://hezartoyekhyal.blogfa.com/

سلام خوب چرا که نه بچم خواسته برای چند لحظه هم که شه خوده واقعیش باشه .................

ماه نو-بهار شنبه 31 اردیبهشت‌ماه سال 1390 ساعت 09:27 ق.ظ

وقتی انسان ها وادار میشن به دروغ گفتن و خلاف واقع رفتار کردن
وقتی ارزش ها ظاهری میشن و ظواهر ارزش
وقتی فضایل اخلاقی نسبی میشن و به جنسیت و طبقه اجتماعی مفهوم و تعریف می گیرند
وقتی متولیان امامزاده خودشون حرمت شکن می شن
اونوقته که نمونه ای که تو دیدی یکی از کمرنگ ترین نشونه های عصیان نسلی میشه که برای باور کردن منطق می خوان نه خرافه ونه زور و اجبار و نه...

یسنا شنبه 31 اردیبهشت‌ماه سال 1390 ساعت 01:51 ب.ظ

دلم می گیره ازین جور آدما...
ولی دلم وقتی بیشتر می گیره که می بینم خیلیایی که خیلی نزدیکن بهم هم اینجوری شدن...

چای سبز دوشنبه 2 خرداد‌ماه سال 1390 ساعت 09:28 ق.ظ

خونت رو کثیف نکن مادر ...

خضرایی دوشنبه 6 تیر‌ماه سال 1390 ساعت 04:21 ب.ظ http://fakhtehf60.persianblog.ir/

نمیدونم ..قضاوت سخته...نمیدونم حضور سه مرد یعنی چی؟اما اگر من جای شما بودم برای عکس انداختن عذرش رو میخواستم..حداقل به حرمت مادرش...شاید کار اشتباهی باشه...نمیدونم

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد