سربالایی توچاال را به آرامی طی می کردیم و از ترس کم نیاوردن نفس
آرام آرام قدم برمی داشتیم و آن میان در رابطه با موضوعی صحبت می کردیم
جمعیت از کنارمان می گذشت وما همچنان خرامان خرامان البته بیشتربه اصرار
من ، طی مسیر می کردیم .
صحبتمان بر سر این بود که افراد بهانه واحدی برای تلاش نکردن دارند ...
اینکه ما موقعیت آن کار را نداشتیم . یعنی اگر موقعیت فلان بود یا بهمان بود
ما حالا مثلا دکتر بودیم برای خودمان یا اگر توان جسمی فلان داشتیم الان
برای خودمان ورزشکاری بودیم ...
و خلاصه این قبیل مسائل
همان حین خانمی از کنارمان رد شد ...
بهتر بگویم از ما جلو زد مثل خیلی های دیگر!
نمی توانست درست راه برود هرقدم را به کمک چوب زیر بغل برمیداشت
اما می رفت تند هم می رفت هرجورشده !
من ماندم و سربالایی توچاال و بهت و شرمندگی !
حواترین : یعنی خیلی بده وقتی داری درمورد یه چیزی واسه خودت سخنرانی می کنی یهو یکی پیدا
بشه یه آینه بگیره رو به روت ! بلی بدینگونه ما در مقابل همسرمان ضایع شدیم !!!
من ... حواترازحوا
درود بسیار ...
عید شما مبارک...
در این مورد با شما کاملا هم عقیده هستم. حتی گاهی خود نیز این حرف را می زنم و متاسفم واقعا که چرا بیشتر تلاش نکردم.
من خیلی وقته اینجا نمی نویسم مریم جان
انگیزه خیلی مهمه عزیزم
اون انگیزه اش رو داشته
اتفاقا همیشه اونایی که کم توان جسمی ان مثل همین موقع ازدیگران جلو میزنند تاکمبودهاشون رو جبران کنن
این طبیعیه عزیزم
درود...
وبلاگ جدیدم رو درست کردم... (ببخش که بی حالم)
نمونه ی عینی ضرب المثل اول یه سوزن به خودت بزن بعد یه جوالدوز به دیگران!!
سلام...
خسته نباشید از کوهنوردی... اما وقتی آدم اینها رو میبینه از خودش شرمنده میشه که چرا با تن سالمش همیشه دنبال بهانه ست..