حهت شرکت در اینجا









سلام زندگی


اگر از احوالات ما خواسته باشید خوبیم نه که بد باشیم اما بفهمی نفهمی بدمان


نمی آید گاهی به بهانه بد بودن حالمان فحشکی هم نثار تو کنیم .


زندگی جان می دانم که قلب بزرگی داری یعنی کلا برایم ثابت شده که چقدر


دریا دلی !


یادت هست ؟ دخترکی را که آن پسرک روزها و روزها سر کارش گذاشت


 به بهانه ازدواج ؟ لابد یادت هست دیگر ؟ بله همان را می گویم ! همانی که با


رفتن پسرک که از روز اول هم مثل روز برای همه روشن بود ، چقدر بدوبیراه


بارت کرد اما تو خم به ابرو نیاوردی و نگفتی به من چه می خواستی چشمت


را باز کنی !!! تو برایش اما ساختی و امروز دخترک دیروز یادش می رود


قصه خوشبختی اش را برای بچه هایش بگوید اما تو فقط گذشتی .


یادت هست ؟ آن پسرک را می گویم که تا در مصاحبه آن شرکت درپیت برای


استخدام رد شد خواهر و مادرت را به قول رضا مارمولک به هم پیوند زد ؟


آخ واقعا ماراببخش اگربخاطرسستی هامان گاهی فحشی و مادرت و این حرفها...


زندگی جان آن دیگری را چه ؟


آفرین خوب یادت مانده ... همان که کنکور قبول نشد و تمام کاسه کوزه ها را


سر تو شکست انگار که قرار بود تو جای او تست بزنی !


خب قبول کن دیگر کله ات جان می دهد برای شکستن کاسه کوزه ها


آن کارمند شرکت را یادت هست؟ همان که همیشه بی دلیل دیر به سرکارش


می رفت و وقتی رییس توبیخ اش کرد چه ناله و نفرینی از تو کرد ؟


زندگی جان خلاصه حلالمان کن که تمام ندانم کاری هایمان را گردن تو


می اندازیم . آخر نمی دانی چه حالی می دهد شانه خالی کردن به وقت اقتضا !








حواترین ، به تاریخ از الان تا همیشه .


نظرات 17 + ارسال نظر
یاس وحشی سه‌شنبه 15 شهریور‌ماه سال 1390 ساعت 10:21 ق.ظ http://yaasevahshi.ir

درود بسیار دوست گرامی...
سپاس از شرکت شما در مسابقه...
لینک پست شما به لیست شرکت کنندگان اضافه گردید.

آلیس سه‌شنبه 15 شهریور‌ماه سال 1390 ساعت 10:21 ق.ظ http://rahzan2.persianblog.ir/

فرناز سه‌شنبه 15 شهریور‌ماه سال 1390 ساعت 11:01 ق.ظ http://traneyeparvaz.persianblog.ir/

خواهری چرا از کنکوری ها دفاع نکردی!!

فرناز سه‌شنبه 15 شهریور‌ماه سال 1390 ساعت 11:02 ق.ظ http://traneyeparvaz.persianblog.ir/

خیلی قشنگ نوشتی به جز اون قسمت کنکور

ماه تی سا سه‌شنبه 15 شهریور‌ماه سال 1390 ساعت 12:09 ب.ظ

امان از این زندگی

امان از دس تو

مریم سه‌شنبه 15 شهریور‌ماه سال 1390 ساعت 01:06 ب.ظ http://aftabgardoon2011.blogfa.com/

خوب نوشتی موافقم
ولی باور کن یه وقتهایی اتفاقات دست ما نیست

زمستانه سه‌شنبه 15 شهریور‌ماه سال 1390 ساعت 04:55 ب.ظ

به نام خالق..

سلام عزیزم

زمستانه سه‌شنبه 15 شهریور‌ماه سال 1390 ساعت 04:57 ب.ظ

خیلی خوب نوشتی..

عالی بود..

منم کاملا موافقم.. عادت کردیم هرجا کم اوردیم از زندگی و دنیا و این چیزا مایه بذاریم..

خیلی زیبا نوشتی..

زمستانه سه‌شنبه 15 شهریور‌ماه سال 1390 ساعت 04:58 ب.ظ

منظورت از حواترین به تاریخ چیه!؟

نگو که یعنی به تاریخ می پیوندد.؟!

نگو که تعطیل و این چیزا..

خیلی ناراحت میشم!

نه بابا تازه اومدم کجا برم ؟

زمستانه سه‌شنبه 15 شهریور‌ماه سال 1390 ساعت 04:58 ب.ظ

موفق باشی و خوشبخت!!!

در پناه خدا!

شهره چهارشنبه 16 شهریور‌ماه سال 1390 ساعت 01:17 ب.ظ http://http://kocheyezendegi.blogfa.com/

دیوار از دیوار زندگی کوتاه تر گیرمون نمیاد.....همه نا مردیهای مردم رو به زندگی و روزگار ربط میدهیم و دلمون رو یه کم خنک میکنیم

پاکت عکس چهارشنبه 16 شهریور‌ماه سال 1390 ساعت 01:21 ب.ظ http://nina60.persianblog.ir/

تقدیر چنین می گوید
یک کلاه بزرگ شرعی

پیمان چهارشنبه 16 شهریور‌ماه سال 1390 ساعت 10:26 ب.ظ http://fakhteh90.blogfa.com/

ای روزگار
امان امان...

مرد قد بلند پنج‌شنبه 17 شهریور‌ماه سال 1390 ساعت 12:30 ق.ظ

یادت هست یه زمانی چقد دوست بودیم؟

نه که خیلی دشمنیم !!!

فرناز پنج‌شنبه 17 شهریور‌ماه سال 1390 ساعت 11:02 ق.ظ http://traneyeparvaz.persianblog.ir/


دلم برات تنگید یه هویی!!! قربون خودت و ایلیا بشم

یسنا پنج‌شنبه 17 شهریور‌ماه سال 1390 ساعت 11:40 ق.ظ http://yekzanyekdokhtar.blogfa.com/

کااااش واقعا زندگی اینقدر معصوم بود!

آوا شنبه 19 شهریور‌ماه سال 1390 ساعت 02:19 ق.ظ http://http://pastooyedel.blogfa.com/

دید واقع بینانه ای داری
پیش منم بیا ...شاید من کور رنگی داشته باشم

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد